مهر طومار خونین
با چه رو خیمه بَرَم این سرِ آویزان را/ چه کنم مشکلِ این حنجر خون ریزان را/ به سفیدیِ گلوی تو کسی رحم نکرد/ رسمِ کوفی است بگیرند هدف، مهمان را/ دست و پایی زدی و باز تبسّم کردی/ پس خدا بوسه زند این دو لب خندان را/ من دهم با چه زبانی خبرت را به رباب/ آب دادَست سه شعبه گلوی عطشان را/ تا به محشر ز غبار غم تو گریه بپاست/ ای عجب داغ تو کردَست بپا طوفان را/ عید قربان من است و تو همان ذبحِ عظیم/ و خدا مُهر قبولی زند این قربان را
گالری تصاویر مرتبط
تازه های گالری تصاویر
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}